متن (شعر) سرود روح هستی

در جایش کوهی محکم
در وقتش با احساسم
ریحانه روح هستی
وارث عطر یاسم

مثل سمیه
شده خونم
آبیار سرو ایمان

ام وهب من
که نشانم
به شهامت در دل میدان

هم شهیده
شدم و هم
مادر و یار شهیدان

تاج کرامت
بر سردارم من سردارم

علمی ز حیا

روی دوشم
با طراوت پر خروشم
من در این سنگر

به هر

فتنه کوهم با شکوهم
روح هستی
آسمانم من بیکرانم من

زنم شکوه و
جمال هستی
حماسه سازم
برای دنیا

فدایی حقم
چو مادرم زهرا

چون خون در
رگ زمانه جاری‌ ام
انسان ساز
شکوه خانه‌ داری‌ ام

در ورزش
به قله‌ پر کشیده‌ ام
در دانش
به آسمان رسیده‌ ام
ستاره‌ ای تابانم

می‌ ترسد شب
از وقارم
از حیا و از حضورم

می‌ خواهد شب
نرسم من
به حقیقتها به نورم

می‌ ترسد شب
که سرافراز
که زنی آزاده باشم

آزادم من آگاهم من می‌ خواهم من
که شوم دشمن
با فریب و فتنه‌های
پوچ شیطان تا نفس دارم

به هر

فتنه کوهم با شکوهم
روح هستی
آسمانم من بیکرانم من

زنم شکوه و
جمال هستی
حماسه سازم
برای دنیا

فدایی حقم
چو مادرم زهرا

قلب خانه جای من
بال من حیای من
حق آراست بهشت را
زیر پای من

در دست من
دنیای من

من باغبان لاله‌های سرخ این دیاریم
آموزگار غیرتم آیینه‌ وقارم
نشانه‌ ای برای
زنان روزگارم

زینبی‌ ام
سر می‌ دهم معجر نمی‌ گذارم

خار چشم ظلمت شد
چشم بیدارم

با شهامت
با حیا در
لشگری از فرشتگانم

پنجره ای رو
به زنان و
دختران این جهانم

من پیغام
مادرم را
به جهانی می‌ رسانم

زیبا گردد
تا ایرانم در میدانم

من حسینی‌ و در
راه زینب
هم صبورم هم غیورم

من در این پیکار

به هر

فتنه کوهم با شکوهم
روح هستی
آسمانم من بیکرانم من

زنم، شکوه و جمال هستی
حماسه سازم برای دنیا
فدایی حقم، چو مادرم زهرا

منبع سینوا

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *