ریزش‌ها و رویش‌ها- استاد راجی- شب سوم

photo 2024 07 30 22 17 22 1024x682 - سخنرانی مکتوب استاد راجی : عوامل ریزش‌ها و رویش‌ها – شب سوم1403/05/11

سلام علیکم و رحمه الله

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم

الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی اشرف الانبیاء و المرسلین حبیب اله‌ العالمین ابی القاسم المصطفی محمّد و علی ائمه الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما مولانا و مقتدانا حجت‌بن‌الحسن العسکری روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء.

تبریک و تسلیت عرض می‌کنم شهادت یکی از فرماندگان محور مقاومت شهید اسماعیل هنیه را خدمت همه شما بزرگواران، ان‌شاءالله که خداوند عاقبت همه ما را هم ختم به شهادت در آغوش مولایمان صاحب‌الزمان قرار بدهد به برکت صلواتی بر محمد و آل محمد.

بحثی که در شب‌های گذشته محضر شما بودیم بحث پیرامون ریزش‌ها و رویش‌ها بود عرض کردیم مهم‌ترین دغدغه یک انسان مسلمان این است که عاقبتش چطور خواهد بود؟ چقدر افراد بودند که انسان‌های خوبی بودند انسان‌های خدومی بودند اما متاسفانه در مقابل امام معصوم‌شان ایستادند و چقدر افرادی بودند که این‌های آدم‌های خوبی نبودند اما خدا به آن‌ها توفیق داد آن‌ها در رکاب امام معصوم به شهادت رسیدند.

داشتیم با هم عوامل این ریزش‌ها و رویش‌ها را گفت‌وگو می‌کردیم تا الان دو مورد را عرض کردم یکی جهل و غفلت بود که باعث می‌شد یک انسانی عاقبت به شر بشود دومین مورد هم دوری از بصیرت بود این دو تا را با هم گفت‌وگو کردیم اما امشب یکی دیگر از آن‌ها که مهم‌ترین آن‌ها است عرض خواهد شد. آن به قدری مهم است که مهم‌ترین آزمون در زندگی یک انسان خواهد بود هر انسانی آزمون‌های مختلفی دارد مهم‌ترین آزمون در طول تاریخ برای انسان‌ها همین‌ مورد است کسانی که در این آزمون سربلند بیرون آمدند این‌ها در قله معنویت قرار گرفتند و بهترین جای بهشت، کسانی که خدایی نکرده در این آزمون رفوزه شدند این‌ها با سر در اعماق جهنم قرار گرفتند. این جریان به قدری مهم است که خداوند در قرآن بارها و بارها داستان‌هایی در رابطه با این جریان بیان می‌فرماید یکی از آن داستان‌ها این است که بنی‌اسرائیل به پیامبرشان حضرت سموئیل یا اسموئیل گفتند در نزدیکی ما یک شخصیت ظالمی به نام جالوت است ما می‌خواهیم به نبرد با او برویم از خدا بخواه یک شخصیت الهی برای ما بفرستد یک فرماندهی برای ما بفرستد او بتواند ما را کمک کند در نبرد با جالوت، خوب حضرت سموئیل از خدا خواست خداوند هم اجابت کرد حضرت طالوت را فرستاد خب ابتدائا که بنی‌اسرائیل قبول نکردند بعد قبول کردند کار به آن نداریم بالاخره این‌ها حرکت کردند برای مقابله با جالوت اینجا آن امتحان اتفاق افتاد خداوند می‌فرماید:« فَلَمَّا فَصَلَ طَالُوتُ بِالْجُنُودِ » موقعی که حضرت طالوت با سپاهیانش حرکت کردند برای نبرد با دشمن امتحان اتفاق افتاد « مُبْتَلِيكُمْ بِنَهَرٍ »  ما آن‌ها را امتحان کردیم به یک نهر آبی گفتیم هر کس از این آب بخورد « فَلَيْسَ مِنِّي» دیگر از ما نیست بعد خداوند می‌فرماید همه از آن آب خوردند «إِلَّا قَلِيلًا مِنْهُمْ» مگر یک گروه خیلی کمی آزمون ولایت‌مداری و آزمون ولایت‌پذیری سخت‌ترین آزمون در طول عمر یک انسان خواهد بود.

 آن چیزی که باعث شد حسینیان تاریخ جزء رویش‌ها قرار بگیرند ولایت‌پذیری بود آن چیزی که باعث شد دشمنان اهل‌بیت ریزش پیدا بکنند همین بود که در مقابل جبهه حق و ولایت ایستادند. شما خوارج را ببینید شب اول در بحث جهل عرض کردم انسان‌هایی بودند اهل نماز، اهل روزه، اهل زکات، اهل حج این کارها را انجام می‌دادند اما در مقابل ولایت ایستادند خَسِرَ الدُّنْيا وَ الْآخِرَةَ شدند. در دوران امام مجتبی همین اتفاق افتاد، در دوران امام حسین همین اتفاق افتاد، در زمان سایر معصومین همین اتفاق افتاد کسانی که در مقابل ولایت ایستادند رفوزه شدند از آن طرف مهم‌ترین عامل تنهایی اهل‌بیت همین بود که بسیاری از مسلمان‌ها ولایت‌مدار و ولایت‌پذیر نبودند. امیرالمومنین است این شخص حاکم جهان اسلام است شما تصور بفرمایید بیایند بگویند مقام معظم رهبری می‌خواهند چند هفته دیگر بیایند اینجا امام جماعت بایستند مردم شیراز چیکار می‌کنند؟ تمام این حرم تمام خیابان‌های اطراف پر جمعیت می‌شود که مقام معظم رهبری می‌خواهند بیایند و نماز بخوانند حالا تصور بکنید امام معصوم بخواهد بیاید امیرالمومنین امام معصوم است خلیفه است آمده نماز بخواند پشت سرش چند نفر نیستند که از او حفاظت بکنند در یک نقل تاریخی آمده که ابن‌ملجم به تنهایی وارد مسجد نشد با یک شخصی آمد به نام شبیب‌بن بجره اشجعی این‌ها با هم آمدند و قرار گذاشتند که هر کدام رفتند و اگر موفق نشدند این عملیات تروریستی را انجام بدهند آن یکی دیگر بلند شود اتفاقا اول هم شبیب بلند شد شمشیر کشید آمد به سمت امیرالمومنین شمشیر به جایی برخورد کرد از دستش افتاد بعد ابن‌ملجم از جا بلند شد شما این زمان را ببینید یعنی دو نفر نیستند پشت سر امیرالمومنین که از حضرت دفاع بکنند مظلومیت را ببینید، تنهایی را ببینید.

 در دوران امام مجتبی خواص یاران ایشان ریزش پیدا کردند امام کاظم(علیه السلام) می‌فرماید: روز قیامت منادی ندا می‌دهد کجایند حواریون حسن‌بن‌علی (علیه السلام)؟ کجایند یاران خاص امام مجتبی (علیه السلام)؟ اولین کسی که از جایش بلند می‌شود یک شخصی است به نام سفیان‌بن‌ابی لیلی، به عنوان کسی که در بهشت کنار امام مجتبی (علیه السلام) است دیگر توفیق از این بالاتر؟ یعنی اینقدر این شخصیت شخصیت خاصی بود اینقدر بزرگوار بود اما همین شخص بزرگوار موقعی که در مسجد چشمش به امام مجتبی (علیه السلام) افتاد گفت: « السلام علیک یا مذل المومنین» سلام بر کسی که ما را ذلیل کردی شما نگاه بکنید این خواص یاران معصومین هستند. در دوران اباعبدالله(علیه السلام) چند نفر پای اباعبدالله(علیه السلام) آمدند؟ با تمام بنی‌هاشم روی هم جمع می‌شوند زیر صد نفر می‌شوند بعد از واقعه کربلا امام سجاد(علیه السلام) می‌فرمایند در کل مکه و در کل مدینه ما بیست تا یار نداریم بیست تا یار.

داستان مشهوری است سدیر آمد پیش امام صادق(علیه السلام) گفت: آقا چرا قیام نمی‌کنید؟ جد شما اگر نصف شما یار داشت قیام کرده‌بود. امام فرمودند: من چند تا یار دارم؟ عرض کرد آقا صد هزار یار دارید. آقا فرمودند: صد هزار؟ گفت آقا دویست هزار. فرمودند: دویست هزار؟ گفت بلکه آقا نیمی از عالم یار شما هستند، حالا به تعبیر ما امام فرمودند بیا بیرون یک راهی برویم رسیدند به یک تپه‌ای امام صادق(علیه السلام) فرمودند اگر به اندازه گوسفندهای پشت همین تپه یار می‌داشتم قیام کرده‌بودم احتمالا به ذهنش آمده مگر آن پشت چه خبر است؟ مگر چه قیامتی برپا است؟ مگر چند میلیون گوسفند آن پشت است؟ می‌گوید رفتم شمردم دیدم هفده گوسفند است یعنی امام صادق(علیه السلام) هفده تا یار نداشتند.

شما همیشه تاریخ را می‌بینید همین بوده جبهه حق و ولایت همیشه تنها بوده برای همین دشمنان به فجیع‌ترین وجه ولایت را ذبح می‌کردند قطعه قطعه می‌کردند اما بزرگواران آن دوران‌ها تمام شد دورانی که مردم ولایت را تنها می‌گذاشتند تمام شد امروز به برکت انقلاب اسلامی به برکت امام عزیزمان به برکت خون شهدا این کشور مملو از جمعیت برای بیعت با امام زمان است مردم ما در این 45 سال ثابت کردند که حتی برای نائب امام عصر (عج) هم جان می‌دهند چه برسد به خود آقا حجت‌بن‌الحسن( علیه السلام).

بی‌سیم‌چی کانال کمیل بعد از چهار روز تشنگی، گرسنگی یک قطره آب نخورده دیگر نای حرف زدن ندارد در آخرین لحظات بی‌سیم را برداشت دارد با قرارگاه صحبت می‌کند حاج ابراهیم همت در قرارگاه است بی‌سیم‌چی گفت حاجی بعثی‌ها وارد کانال کمیل شدند دارند به همه تیر خلاص می‌زنند فلانی رفت، فلانی رفت، فلانی رفت دانه دانه دارد اسم‌های دوست‌های شهیدش را می‌گوید این طرف حاج ابراهیم دارد به پهنای صورت اشک می‌ریزد هیچ کاری هم از دستش برنمی‌آید گفت حاجی سه نفر دیگر مانده که به من برسند و تیر خلاص را بزنند اگر امام را دیدی سلام ما را به امام برسان بگو همان‌طور که فرموده‌بود حسین‌وار ایستادگی کردیم و حسین‌وار داریم می‌رویم. شما بگردید ائمه بزرگوار معصومین چند تا از یارها داشتند؟ چند تا؟ چند تا مثل همت داشتند؟ چند تا مثل زین‌الدین داشتند؟ چند تا مثل باکری داشتند؟ چند تا مثل این شهدای دلاور یار معصومین بودند؟ همین الان را نگاه بکنید این شهدای عزیز مدافع حرم این‌ها اگر کربلا بودند می‌گذاشتند حسین‌بن‌علی تنها بماند؟ اگر حاج قاسم سلیمانی در کربلا بود آیا 72 نفر 73 نفر نمی‌شد؟ این‌ها ثابت کردند که پای ولایت تا لحظه آخر می‌مانند پای ولایت‌فقیه ایستادگی کردند و ثابت کردند که اگر حجت‌بن‌الحسن(علیه السلام) بیاید سر سوزنی عقب‌نشینی نمی‌کنند.

 خیلی‌ها تلاش کردند حاج قاسم را در مقابل آقا قرار بدهند حتی یک کلمه از حاج قاسم بگیرند بتوانند این را ضد آقا استفاده کنند. یک روز یکی آمد پیش حاج قاسم گفت حاجی آقا قدرت را نمی‌داند تو خیلی مهمی تو خیلی کار کردی اما قدرت را نمی‌داند. حاج قاسم گفت تو چرا ناراحتی؟ من سرباز هستم سرباز آقا، آقا به من بگوید این طرف مرز نگهبانی بده می‌گویم چشم بگوید آن طرف مرز نگهبانی بده می‌گویم چشم تا ثانیه آخر خودش را سرباز ولایت می‌دانست در وصیت‌نامه‌اش خطاب به همسرش نوشت: «همسرم قبر من در گلزار شهدای کرمان مشخص شده‌است. قبر من ساده باشد مثل دوستان شهیدم و روی آن عناوین و القاب من نوشته نشود، فقط بنویسید سرباز قاسم سلیمانی» این‌طور خودش را سرباز آقا می‌دانست نمی‌توانست بشنود کسی ضد آقا یک صحبتی بکند دختر ایشان می‌گوید در هواپیما نشسته‌بودیم پدرم سمت چپ نشسته‌بود یک خانمی سمت راست نشسته‌بود از این خانم‌هایی که حالا منتقد هستند می‌گوید این هواپیما تاخیر داشت این خانم هم همین‌جور که نشسته‌بود مدام بد و بیراه می‌گفت به نظام چی این نظام درست است که حالا هواپیمایشان درست باشد؟ این‌ها همه‌شان دزد هستند همین‌جور می‌گفت این پدرم داشت کتاب می‌خواند یک نگاهی کرد به این خانم بعد برگشت کتابش را ادامه داد. هواپیما پرواز کرد خلبان آمد بیرون و آمد پیش پدرم گفت حاج‌آقا نگفته‌بودند شما اینجا هستید به ما افتخار دادید تشریف بیاورید داخل، همین‌جور خلبان داشت با پدرم صحبت می‌کرد این خانم نگاه می‌کرد ببینید این کی است دید بله حاج قاسم سلیمانی است آن قدر بد و بیراه داشته می‌گفته به این نظام موقعی که خلبان برگشت پدرم رو کرد به این خانم گفت خانم شنیدم یک چیزهایی می‌گفتی، این خانم هم از ترس گفت نه حاج‌آقا من چیزی نمی‌گفتم احتمالا گفته الان حاج قاسم دستور می‌دهد در هواپیما را باز کنند او را پایین بیندازند حاج قاسم گفت هر چی گفتی درست است فقط یک چیزی را بدان آقا به بهترین صورت دارد رهبری می‌کند این من مسئول هستم که گوش نمی‌دهم اگر ما مسئولین گوش بدهیم همه چیز گلستان می‌شود یک وقت فکر نکنی که مشکلات به واسطه آقا است، ببینید دغدغه حاج قاسم را یک بار نکند یک نفر به آقا چپ نگاه کند.

 آقا تشریف بردند دانشگاه افسری همه فرماندهان قیام کردند دست راست‌شان را به نشانه احترام کنار گوش گذاشته‌بودند اما احترام یک نفر با همه فرق می‌کرد دست راست کنار گوش، دست چپ روی سینه مراسم که تمام شد یکی به حاج قاسم گفت حاجی این‌جوری کسی ندیده‌بودم که احترام نظامی بگذارد، گفت احساس کردم آقا خیلی غریب است می‌خواستم بگویم آقا حاج قاسم قربانت بشود حاج قاسم می‌فهمد که آقا یعنی چی. کسی که دنیا را دیده دشمنان دیده جبهه حق را درک کرده او می‌فهمد که آقا یعنی چی برای همین یک صحبت دارد می‌گوید مردم من همه علما و مراجع را درک کردم من مراجع نجف و کربلا را درک کردم من مراجع سوریه و لبنان را درک کردم من مراجع افغانستان و پاکستان را درک کردم من مراجع قم و مشهد و اصفهان را درک کردم اما هیچ کدام شبیه این حکیم فرزانه نمی‌شود. می‌آید تو جمع خانواده‌های شهدای مدافع حرم در جمع پدران شهید، مادران شهید، فرزندان و خواهران شهدا مشت‌هایش را گره می‌کند می‌گوید والله والله والله از مهم‌ترین شئون عاقبت‌بخیری رابطه قلبی و دلی و حقیقی شما با این حکیم فرزانه‌ای است که امروز سکان اداره این کشور را به دست دارد بعد بغض در گلویش می‌نشیند می‌گوید روز قیامت خواهید دید که مهم‌ترین محور محاسبه اعمال همین خواهد بود.

بزرگواران حاج قاسم کم کسی نیست کراماتی که از حاج قاسم مردم و بزرگان سراغ دارند از بسیاری از بزرگان و مراجع چنین کرامت‌هایی نقل نشده حاج قاسم می‌داند چی دارد می‌گوید، می‌گوید مهم‌ترین عامل عاقبت‌بخیری همین رابطه شما با این حکیم فرزانه است. در وصیت‌نامه‌اش هم برای آقا کم نمی‌گذارد هر جای وصیت‌نامه حاج قاسم را باز می‌کنید دغدغه آقا است همان اول وصیت‌نامه‌اش بعد از اینکه شکر می‌کند خدا را که در جمع مسلمان‌ها و شیعیان قرار گرفته می‌گوید خداوندا تو را شکرگزارم که پس از عبد صالحت خمینی عزیز من را در مسیر عبد صالح دیگری که مظلومیتش اعظم است بر صالحیتش، مردی که حکیم امروز اسلام و تشیع و جهان سیاسی اسلام است یعنی خامنه‌ای عزیز که جانم فدای جان او باد قرار دادی. جلوتر می‌آید می‌رسد به سیاسیون می‌گوید من کار ندارم اصولگرا هستید یا اصلاح‌طلب، چپ هستید یا راست، پای ولی‌فقیه بمانید باز جلوتر می‌آید خطاب به مردم چه شیعه هستی چه سنی پای ولی‌فقیه بمانید، جلوتر می‌آید می‌رسد به مردم کرمان می‌گوید دوست دارم تا ابد با ولایت باشید، جلوتر می‌آید به سپاهی‌ها و نیروهای مسلح می‌گوید پای فرمانده کل قوایتان بایستید.

 وصیت حاج قاسم دارد تمام می‌شود اما آدم احساس می‌کند دل حاج قاسم هنوز آرام نشده آخرین تیر در کمان را پرتاب می‌کند در آخرین فراز وصیت‌نامه‌اش می‌نویسد سخنی کوتاه از یک سرباز چهل ساله در میدان به علمای عظیم‌الشان و مراجع گرانقدر سرباز‌تان از یک برج دیده‌بانی دید که اگر این نظام آسیب ببیند آنچه شما در حوزه‌های علمیه برای آن استخوان خورد کرده‌اید و زحمت کشیده‌اید از بین می‌رود این دوره‌ها با همه دوره‌ها متفاوت است حق واضح است می‌کند من حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای را بسیار مظلوم و تنها می‌بینم او نیازمند کمک و همراهی شما است.

 بزرگواران حاج قاسم این‌طور پای ولایت ایستاده بود خدا هم عزت دو دنیا را به حاج قاسم داد در این چهل و پنج سال برای ما ثابت شده هر کس کنار ولایت ایستاد، پشت سر ولایت حرکت کرد خدا قبل از آن دنیا در همین دنیا عزیزش کرد شما نگاه کنید هر کس پای ولایت بود عزیز شد، حججی را کسی می‌شناخت؟ چه‌جوری عزیز شد؟ به واسطه این بود که پای ولایت ایستاده بود. از آن طرف دیگر هر کس تیری به سمت ولایت پرتاب کرد به قول حاج قاسم در همین دنیا آواره شد ضدانقلاب‌ها را نگاه بکنید چه‌جور بیچاره شدند. شب اول عرض کردم شاخص و ملاک برای ما واضح واضح است در فتنه 1401 بود در دانشگاه فردوسی یکی از این دانشجوها صورتش را پوشانده بود پیش من آمد گفت حاج‌آقا یک سوال از شما دارم شما احتمال نمی‌دهید حق نباشید؟ احتمال نمی‌دهید شما حق نباشید؟ گفتم نه. گفت چه‌جوری این قدر یقین دارید؟ گفتم چون واضح است هر چه ظالم در عالم است در مقابل آقا است، هر چی زالوصفت در عالم است، هر چی بدکاره است، هر چی رقاصه است، هر چی حرام‌خور است همه با هم در مقابل آقا ایستادند. هر چی مومن است، هر چی موحد است، هر چی خانواده شهید است، هر چی خوب در عالم است همه پشت سر ولی‌فقیه ایستادند از این معیار و ملاک واضح‌تر؟ شما هر چی فرعون نگاه می‌کنید، هر چی نمرود نگاه می‌کنید، هر چی ابوسفیان و ابوجهل نگاه می‌کنید، هر چی حرمله کودک‌کش نگاه می‌کنید همه با هم می‌خواهند سر به تن آقا نباشد از این ملاک واضح‌تر هم مگر وجود دارد؟ آن هم چنین شخصی حکیم فرزانه. حیف حیف که آقا رهبر است اگر الان آقا رهبر نبود به عنوان بزرگ‌ترین اندیشمند قرن هر روز جملاتش و صحبت‌های او در مهم‌ترین دانشگاه‌های دنیا داشت تدریس می‌شد این نکته نکته اساسی است شما نگاه بکنید یک درصد دانشمندان برتر نانوی دنیا که ایرانی هستند دیدار آقا می‌آیند رئیس بنیاد نانو دارد گزارش می‌دهد یک دفعه حضرت آقا می‌فرمایند: در رابطه با درمان سرطان با نانو چیکار کردید؟ این بنده خدا رییس بنیاد نانو یک لحظه می‌ماند چی بگوید آقا می‌فرمایند من در این زمینه کتاب خواندم یک کتابی بود مال آقای جعفری بود این رئیس نانو می‌گویند بله آقا، آقای جعفری اینجا نشستند بلند می‌شود آقا می‌فرمایند آقای محمودرضا جعفری؟ می‌گوید بله آقا. رئیس نانو می‌گوید ایشان مشهدی هستند آقا می‌فرمایند نه بجنوردی هستند، شما میزان تسلط یک شخص را نگاه بکنید.

 آقا می‌روند نمایشگاه کتاب ناشر می‌گوید اخیرا یک کتاب چهار جلدی چاپ کردیم رمان است متاسفانه کسی استقبال نمی‌کند آقا می‌فرمایند اسمش چی است؟ خانواده تیبو است چهار جلدی است؟ می‌گوید بله آقا، آقا می‌فرمایند کدام ترجمه؟ همان ترجمه آقای نجفی؟ این ناشر بنده خدا می‌ماند چه بگوید آقا می‌فرمایند من خیلی قدیم این کتاب را خواندم یک نقدی هم بر این کتاب کردم.

 آقا در غرفه موسیقی می‌آید یک کتابی را باز می‌کند آقا می‌فرماید این آن کلیات موسیقی است یا خلاصه است؟ این ناشر بنده خدا چی بگوید می‌گوید آقا کلیات است آقا باز می‌کند می‌گوید نه این دو فصلش کم است این خلاصه است. موسیقی! آقا! این چه تسلطی مگر دارد؟

گروه تواشیح برتر جهان اسلام جلو او آمدند دارند یک تواشیح عربی قرن چهار هجری را می‌خوانند تواشیح‌شان که تمام می‌شود آقا می‌فرمایند خیلی خوب بود اما یک بیت را جدا انداختید بعد آقا برمی‌دارد به عربی آن بیت را می‌خواند. قاری‌های قرآن آمدند محضر او دارند قرآن می‌خوانند یک قاری برمی‌دارد در قرائت اختلاف قرائت می‌خواند یک آیه را چند بار با اختلاف قرائت می‌خواند آقا می‌فرمایند اختلاف قرائت مال اینجا نبود به نظر من اختلاف قرائت را دو تا قاری خوب استفاده کردند یکی عبدالباسط است در سوره مبارکه یوسف که می‌خواهد بدی کار آن خانم را نشان بدهد، یکی منشاوی است در سوره مبارکه رعد که می‌خواهد خوی عفریتی را نشان بدهد بعد آقا شروع می‌کند اختلاف قرائت‌ها را خواندن این اساتید قرآن می‌گویند الله الله الله، خب شما نگاه بکنید میزان تسلط این شخص را بیخود نیست خاویر پرز دکوئیار دبیر وقت سازمان ملل می‌گوید مباحثی که این شخص می‌داند من تا حالا ندیدم کسی بداند. کوفی عنان می‌گوید اطلاعاتی که این شخص در رابطه با قاره آفریقا داشت منی که آنجا زندگی کردم و بزرگ شدم این‌ها را نمی‌دانستم بیخود نیست که امام می‌فرمایند کل دنیا را بگردید دیگر یک نفر را مثل ایشان پیدا نمی‌کنید بیخود نیست که علامه‌ای مثل علامه حسن‌زاده عاملی می‌فرماید گوشتان به دهان ایشان باشد چون ایشان گوشش به دهان حضرت خاتم الانبیاء است شوخی ندارد. می‌آیند به آیت‌الله بهاء‌الدینی می‌گویند آقا دیروز رهبری اینجا بود؟ ایشان می‌فرمایند خورشید لحظاتی اینجا تابید و رفت.

بزرگواران تمام ظالمین عالم امروز تلاش‌شان این است که ولایت فقیه را در چشم ما کوچک بکنند خیلی واضح است از آن طرف مهم‌ترین جهادی که امروز ما می‌توانیم انجام بدهیم این است که بتوانیم این شخص فرزانه را به مردم‌مان معرفی کنیم تجربه ثابت کرده اگر مردم پای مسلم‌بن‌عقیل بایستند کربلایی می‌شوند و هر کس مسلم را تنها گذاشت دیگر نتوانست کنار امامش قرار بگیرد. امروز عاشقان واقعی حجت‌بن‌الحسن(علیه السلام) پای ولی‌‌فقیه ایستادند امام زمانی‌های واقعی پای نائبش ایستادند و مبارک باد بر صاحب‌الزمان داشتن چنین نائبی و مبارک باد بر صاحب‌الزمان داشتن سربازانی مثل حاج قاسم سلیمانی و مدافعان حرم و همه شهدا.

اما بزرگواران امشب شب جمعه است و متعلق به وجود نازنین بقیه الله(عج). آقا جان صاحب‌الزمان ما ملت ما 45 سال است ثابت کردیم که نائب شما را تنها نگذاشتیم. ملت ما با خون خودشان ثابت کردند که اگر شما بیایید تمام هستی‌شان را برای شما می‌گذارند. آقا جان صاحب‌الزمان، دشمنان دارند ما را مسخره می‌کنند هر روز دشمنان‌مان دارند یک خباثتی می‌کنند    بهترین‌های اسلام را دارند ترور می‌کنند. آقاجان صاحب‌الزمان دیگر بیشتر از این بر ما نپسند که اینقدر عمری از ما بگذرد و تو را نبینیم جوان‌های ما پیر شدند پیرهای ما فوت کردند آقاجان شما را ندیدن نکند یک بار ما هم از دنیا برویم و شما را نبینیم؟ آقاجان شیعیان شما صبح‌های جمعه جمع می‌شوند با هم دعای ندبه می‌خوانند با هم اشک می‌ریزند می‌گویند مهدی جان « عَزِیزٌ عَلَیَّ أَنْ أَرَی الْخَلْقَ وَ لا تُرَی» مهدی‌ جان چه سخت است این چشم همه را ببیند اما شما را نبیند. اینقدر با این چشم گناه کردیم که دیگر لیاقت ندارد شما را ببیند آقا جان « عَزِیزٌ عَلَیَّ أَنْ أَرَی الْخَلْقَ وَ لا تُرَی» سخت است همه را ببینم اما شما را نبینم.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *