
گوشه ای از زندگینامه حضرت احمدبن موسی الکاظم شاهچراغ علیه السلام
1. سید السادات الاعاظم علیه السلام
نام ایشان «احمد» و کنیهاش «ابومحمد» است. حضرت احمد بن موسی علیه السلام فرزند هفتمین پیشوای شیعیان جهان امام موسی کاظم علیه السلام و ام احمد سلام الله علیها که در میان همسران آن حضرت داناترین و محبوب ترین آن ها به شمار می رفت. (ریاحین الشریعه ج 3 ص 358 ، اصول کافی ج 2 ص 97)
از میان فرزندان امام موسی کاظم علیه السلام ، محمد ، حمزه ، احمد از یک مادر می باشند. در مدح حضرت احمدبن موسی علیه السلام آمده است که کریم، شجاع ، فاضل، صالح ، پرهیزکار، صاحب ثروت و منزلت، بزرگوار و باعزت بوده و نزد پدرش منزلتی خاص داشته است.
جمعی از محدثان و محققان درباره ایشان مینویسند: «امام کاظم علیه السلام احمد را دوست میداشت و او را بر سایر فرزندان خود مقدم میداشت، و مزرعهی معروف خود در “یسیره” را به او بخشید».
در تایید این کلام، از قول اسماعیل، فرزند دیگر امام کاظم(ع)، چنین نقلشده که:
«روزی پدرم همراه با فرزندانش، بهسوی برخی از اموالش در مکانی از مدینه بیرون رفت. ما در آن مکان بودیم و همراه با احمدبنموسی، بیست نفر از ملازمان پدرم حضور داشتند، احمد، از چنان قدر و منزلتی برخوردار بود که هرگاه میایستاد، آن گروه نیز میایستاد، و هرگاه مینشست، آنان نیز مینشستند. بااینهمه، پدرم با چشم خود، مراقب او بود و از او غافل نمیشد».
ایشان وصی(ظاهری) بعد از پدرش بود و با قلم خود بسیار قرآن نوشت و در زمان حیاتش بندگان بسیاری آزاد نمود. ( الارشاد ج 2 ص 237 )
از القاب شریف حضرت احمد بن موسی علیه السلام , میتوان به “السید الکریم” به معنی آقای بخشنده و بزرگوار و “السید السادات الاعاظم” به معنی آقای بزرگواران صاحب عظمت و”شاهچراغ” اشاره کرد.
ام احمد سلام الله علیها از داناترین ، پرهیزکارترین و گرامی ترین همسران حضرت موسی بن جعفر علیه السلام بود که آن حضرت اسرار خود را به وی میگفت و اماناتش را نزد او به ودیعه می گذاشت . تا جایی که ایشان به دستور هارون هنگام حرکت به بغداد از میان تمام نزدیکان و وابستگان ، این بانو را برای حفظ امانات الهی برگزیده و امانات امامت را به او سپرد و فرمود: ” کسی از این امانت با خبر نیست، هرگاه یکی از فرزندانم آن را از تو طلب کرد، بدان که من شهید شده ام و او امام بعد از من است ، امانت را به او بسپار و با او بیعت کن.” ﺑﺤﺎر اﻻﻧﻮار، ﻋﻼﻣﻪ ﻣﺠﻠﺴﯽ، ج84، ص703
از دﯾﮕــﺮ ﻓﻀﺎﯾــﻞ ام اﺣﻤﺪ سلام الله علیها اﯾﻦ ﺑــﻮد ﮐﻪ اﻣﺎم در ﻣﺪت ﭼﻬﺎر ﺳــﺎﻟﯽ ﮐﻪ در زﻧﺪان ﺑﻮد، اﻣﺎم رﺿﺎ ﻋﻠﯿﻪ اﻟﺴــﻼم را ﻣﺎﻣﻮر ﮐﺮد ﮐﻪ ﺷــﺐ ﻫﺎ در ﺧﺎﻧﻪ ام اﺣﻤﺪ سلام الله علیها ﺑﺨﻮاﺑﺪ. ﺷــﯿﺦ ﮐﻠﯿﻨﯽ ﺑﻪ ﺳﻨﺪ ﺧﻮد از ﺧﺪﻣﺘﮑﺎر ﺧﺎﻧﻪ اﻣﺎم ﻣﻮﺳﯽ ﺑﻦ ﺟﻌﻔﺮ علیه السلام ﻧﻘﻞ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﮐﻪ آﻧﮕﺎه ﮐﻪ «اﺑﻮ اﺑﺮاﻫﯿﻢ، ﻣﻮﺳﯽ ﺑﻦ ﺟﻌﻔﺮ علیه السلام را ﺑﻪ ﺳﻮی ﺑﻐﺪاد ﻣﯽﺑﺮدﻧﺪ، آن ﺣﻀﺮت ﺑﻪ ﻓﺮزﻧﺪش، اﻣﺎم رﺿﺎ علیه السلام دﺳﺘﻮر داد ﺗﺎ ﺷﺐ ﻫﺎ در ﻣﻨﺰل آن ﺣﻀﺮت ﺑﺨﻮاﺑﺪ.» ﻣﺴﺎﻓﺮ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ ﻣﺎ ﻫﺮ ﺷﺐ ﺑﺴﺘﺮ اﻣﺎم رﺿﺎ علیه السلام را در دﻫﻠﯿﺰ ﺧﺎﻧــﻪ ﻣﯽاﻧﺪاﺧﺘﯿﻢ و آن ﺣﻀﺮت ﺑﻌﺪ از ﺻﺮف ﺷــﺎم در آﺠﺎ ﻣﯽ ﺧﻮاﺑﯿﺪ و ﺻﺒــﺢ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺧﻮﯾﺶ ﻣﯽ رﻓﺖ. ﯾﮏ ﺷﺐ ﮐﻪ ﺑﺴــﺘﺮ ﺣﻀﺮت را اﻧﺪاﺧﺘﻪ ﺑﻮدﯾﻢ ﺣﻀﺮت ﻧﯿﺎﻣﺪ. اﻫﻞ ﺧﺎﻧﻪ ﻧﮕﺮان و ﻫﺮاﺳــﺎن ﺷــﺪﻧﺪ و ﻣﺎ ﻧﯿﺰ از ﻧﯿﺎﻣﺪن آن ﺣﻀﺮت ﺳﺨﺖ ﭘﺮﯾﺸﺎن ﺷﺪﯾﻢ. وﻗﺘــﯽ روز ﺷــﺪ، آن ﺣﻀﺮت ﺑﻪ ﻣﻨﺰل آﻣﺪ و ﻓﺮﻣﻮد: «ﻫــﺮ آﻧﭽﻪ ﭘﺪر ﺑﻪ ﺗﻮ ﺳــﭙﺮده ﺑﯿﺎور.» ام اﺣﻤﺪ سلام الله علیها ﺑﯽ درﻧﮓ ﻓﺮﯾﺎدی ﮐﺸــﯿﺪ و ﺳﯿﻠﯽ ﺑﺮ رﺧﺴﺎرش زد و ﮔﻔﺖ: ﺑﻪ ﺧﺪا ﻣﻮﻻﯾﻢ وﻓﺎت ﮐﺮد. ﺣﻀﺮت رﺿﺎ علیه السلام ﻣﺎﻧﻊ ﮔﺮﯾﻪ و زاری او ﺷــﺪ و ﻓﺮﻣﻮد: ﻣﺒﺎدا ﺳــﺨﻨﯽ ﺑﮕﻮﯾﯽ و آن را اﻇﻬﺎر ﮐﻨﯽ ﺗﺎ ﺧﺒﺮ ﺷــﻬﺎدت ﭘﺪرم ﺑﻪ ﺣﺎﮐﻢ ﻣﺪﯾﻨﻪ ﺑﺮﺳــﺪ. آﻧﮕﺎه ام اﺣﻤــﺪ سلام الله علیها آن امانت را ﻧﺰد اﯾﺸــﺎن آورد و ﺑﻪ اﻣﺎم رﺿﺎ علیه السلام ﺗﺤﻮﯾﻞ داد.
ام اﺣﻤﺪ سلام الله علیها ﮐﻪ ﺑﺮﮔﺰﯾﺪه و ﻣﺤﺮم راز اﻣﺎم ﻫﻔﺘﻢ ﺑﻮد ﺧﻮد اﯾﻦ ﮔﻮﻧﻪ ﻣﺎﺟﺮای ﻓﻮق را ﺑﯿﺎن ﻣﯽ ﮐﻨﺪ: “آن ﺣﻀﺮت روزی ﻣﺤﺮﻣﺎﻧﻪ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻓﺮﻣﻮد: اﯾﻦ اﻣﺎﻧﺖ را ﻧﺰد ﺧﻮد ﺣﻔﻆ ﮐﻦ. ﮐﺴﯽ را از آن آﮔﺎه ﻧﺴﺎز ﺗﺎ ﻣﺮگ ﻣﻦ ﻓﺮا رﺳﺪ. ﭼﻮن ﻣﻦ درﮔﺬﺷــﺘﻢ، ﻫﺮ ﮐﺲ از ﻓﺮزﻧﺪان ﻣﻦ ﻧﺰد ﺗﻮ آﻣﺪ و آن را ﻣﻄﺎﻟﺒﻪ ﮐﺮد، ﺑﻪ او ﺗﺤﻮﯾﻞ ﺑﺪه و ﺑﺪان ﮐﻪ ﻣﻦ از دﻧﯿﺎ رﻓﺘﻪا م. اﮐﻨﻮن ﺑﻪ ﺧﺪا ﻧﺸﺎﻧﻪای ﮐﻪ آﻗﺎﯾﻢ ﻓﺮﻣﻮده ﺑﻮد ﻇﺎﻫﺮ ﺷــﺪ. اﻣﺎم رﺿﺎ ﻋﻠﯿﻪ اﻟﺴﻼم آن اﻣﺎﻧﺖ را ﮔﺮﻓﺘﻪ و ﻫﻤﻪ را دﺳــﺘﻮر ﺑﻪ ﺧﻮدداری داد ﺗﺎ اﯾﻦ ﮐﻪ درﮔﺬﺷﺖ اﻣﺎم ﻫﻔﺘﻢ علیه السلام ﺑﻪ ﻣﺪﯾﻨﻪ رﺳــﯿﺪ… روزﻫﺎ ﺷﻤﺮدﯾﻢ و ﺣﺴــﺎب ﮐﺮدﯾﻢ ﻣﻌﻠﻮم ﺷﺪ ﮐﻪ ﻫﻤﺎن وﻗﺘﯽ ﮐﻪ اﻣﺎم رﺿﺎ علیه السلام ﺑﺮای ﺧﻮاﺑﯿﺪن ﻧﯿﺎﻣﺪ آن ﺣﻀﺮت ﺑﻪ ﺷﻬﺎدت رﺳﯿﺪه ﺑﻮد.” (الکافی، ج2) پس از ﺷــﻬﺎدت اﻣﺎم ﻫﻔﺘﻢ علیه السلام، اوﻟﯿﻦ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺑﺎ وی ﺑﯿﻌﺖ ﻧﻤﻮد، ام اﺣﻤﺪ سلام الله علیها ﺑﻮد. ﻣﺮدم ﻣﺪﯾﻨﻪ ﻧﯿﺰ ﺑﺮای ﻋﺮض ﺗﺴﻠﯿﺖ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ام اﺣﻤﺪ سلام الله علیها ﻣﺮاﺟﻌﻪ ﻣﯽ ﮐﺮدﻧﺪ و اﯾﻦ ﻫﻤﻪ دﻻﯾﻠﯽ آﺷــﮑﺎر ﺑﺮ ﺷﺨﺼﯿﺖ واﻻی اﯾﻦ ﺑﺎﻧﻮ اﺳﺖ.
بقعه مادر حضرت شاه چراغ در خیابان فرهنگ شیراز قرار دارد.
2. امین ولایت
هنگامي كه خبر شهادت حضرت امام موسي كاظم علیه السلام در مدينه منتشر شد مردم بر در خانه ام احمد سلام الله علیها جمع شدند. آنگاه همراه با احمد بن موسی علیه السلام به مسجد آمدند و به سبب شخصیت والای احمد بن موسی علیه السلام گمان کردند که پس از شهادت امام کاظم علیه السلام وی جانشین و امام است. به همین سبب با وی بیعت کردند و او نیز از آن ها بیعت گرفت، پس بر بالای منبر رفت و خطبه ای در کمال فصاحت و بلاغت بیان کرد و فرمود: “ای مردم ، همچنان که اکنون تمامی شما با من بیعت کرده اید بدانید که من خود در بیعت برادرم علی بن موسی علیه السلام هستم. او پس از پدرم ، امام و خلیفه به حق و ولی خداست. از طرف خدا و رسولش بر من و شما واجب است که از او اطاعت کنیم.”
پس از آن احمد بن موسی علیه السلام در فضایل برادرش علی بن موسی الرضا علیه السلام سخن گفت و تمامی حاضران تسلیم گفته او شدند و از مسجد بیرون آمدند در حالی که پیشاپیش آنها احمد بن موسی علیه السلام بود. آن گاه خدمت امام رضا علیه السلام رسیدند و به امامت ایشان اعتراف کردند. سپس همگی با حضرت رضا علیه السلام بیعت کردند و حضرت رضا علیه السلام درباره برادرش احمد علیه السلام دعا فرمود” همچنان که حق را ضایع نگذاشتی خداوند در دنیا و آخرت تورا ضایع نگذارد.” بحار الانوار ج 11 صص 274 تا 276
3. ابوالفضل امام رضا علیه السلام
در میان امامزادگان عظیم الشأن حضرت احمد ابن موسی علیه السلام به چند دلیل شباهت ویژه تری با حضرت عباس ابن علی علیه السلام دارند که به طور کلی می توان آن را در سکوت، سخن و قیام به موقع خلاصه کرد.
وی مانند حضرت عباس ابن علی ابن ابیطالب علیه السلام به موقع سکوت کرد تا اتحاد شیعیان از هم گسسته نشود؛ همان طور که عباس علیه السلام نیز به امر پدر، شمشیر خود را ۲۵ سال در نیام خود نگه داشت و سکوت کرد؛ احمد ابن موسی علیه السلام به موقع سخن گفت و قیام کرد آنگونه که عباس علیه السلام نیز در کربلا این گونه عمل کرد.
ایشان علاوه بر اینکه همچون حضرت اباالفضل العباس علیه السلام، برادر امام معصوم امام رضا علیه السلام بوده اند، در نحوه شهادت (وارد آمدن ضربه به بدن مبارک) و در محبوبیت در نزد پدرشان امام موسی کاظم علیه السلام و در دفاع دلیرانه از برادرشان، شباهت ویژه ای به ایشان دارند.

4. مجاهد راه حق
قیام احمد بن موسی علیه السلام زمانی آغاز شد که توطئه مأمون برای از میان برداشتن امام رضا علیه السلام شدت یافت. احمد بن موسی علیه السلام به همراه دو تن از برادرانش به نامهای محمد و حسین و گروه زیادی از برادر زادگان و خویشان و شیعیان از طریق بصره عازم خراسان شدند و از هر شهر و دیاری که میگذشتند بر تعداد همراهانشان افزوده می شد .
خبر حرکت احمد بن موسی علیه السلام توسط کارگزاران حکومتی به مامون رسید ، مأمون که ورود برادران امام را به مرکز حکومت تهدیدی جدی برای موقعیت حساس خود می دید و از هم داستان شدن برادران و شیعیان امام با وی هراسناک بود به همه حکمرانان خود دستور داد که در هر کجا قافله بنی هاشم را یافتند مانع از حرکت آنها شوند و آنها را به مدینه بازگردانند ، یا مقتول کنند .
این دستور به هر شهری که می رسید کاروان از آنجا گذشته بود مگر در شیراز که پیش از رسیدن کاروان احمد بن موسی علیه السلام حکم به حاکم وقت رسید. حاکم فارس یعنی قتلغ خان مردی جدی و مقتدر بود. (شب های پیشاور ص117 )
5. پیکار جانانه
قتلغ خان با لشکری انبوه از شهر خارج شد و در برابر کاروان احمد بن موسی علیه السلام اردو زد. احمد بن موسی علیه السلام در دو فرسنگی شیراز با قتلغ خان روبرو شد (آثار العجم اولین درگیری را در خان زنیان هشت فرسخی شیراز ذکر میکند ص345) در آنجا خبر شهادت برادرش علی بن موسی الرضا علیه السلام انتشار یافت و به احمدبن موسی علیه السلام خبر دادند که اگر قصد دیدن برادر خود علی بن موسی الرضا علیه السلام را دارید بدانید که او فوت شده است حضرت احمدبن موسی علیه السلام که وضع را چنین دید دانست که نخست برادرش شهید شده است دوم برگشتن به مدینه و یا غیر آن ممکن نیست سوم این جماعت به قصد مقاتله و جدال در اینجا گرد آمده اند بنابراین اصحاب و یاران خود را خواست و جریان را به آگاهی همه رساند و افزود قصد اینها ریختن خون فرزندان علی بن ابیطالب علیه السلام است هرکس از شما مایل به با بازگشت باشد یا راه فراری بداند میتواند جان از مهلکه به سلامت برد که من چاره ای جز جهاد با این اشرار ندارم. تمامی برادران و یاران احمد بن موسی علیه السلام عرض کردند که مایلند در رکاب وی جهاد کنند. آن بزرگوار در حق آنها دعای خیر کرد و فرمود پس برای مبارزه خود را آماده سازید.
سپاه قتلغ خان در برابر یاران احمد بن موسی علیه السلام صفهای خود را آراستند و جنگ نابرابری آغاز شد. در نتیجه رشادت و فداکاری یاران احمدبن موسی علیه السلام ، دشمن شکست خورد و عقب نشینی کرد. این جدال در سه نوبت و به مدت چند روز ادامه یافت در پیکار سوم سپاهیان قتلغ خان شکست خوردند و ناچار از محل درگیری (قریه کشن) تا نزدیکی برج و باروی شهر شیراز به مسافت سه فرسخ عقب نشستند و از ترس به درون حصار شهر پناه بردند و دروازه های شهر را محکم بستند
روز دیگر احمد بن موسی علیه السلام یاران خود را به پشت دروازه شهر شیراز منتقل کرد و همان جا خیمه زد قتلغ خان که دریافت قادر به پیکار با احمد بن موسی علیه السلام نیست و با وجود عشق و فداکاری که در سپاه احمدبن موسی علیه السلام موج میزند توان مقابله مردانه با آنها را ندارد با عده ای از فرماندهان سپاه خود طرح نیرنگی را ریخت تا بلکه با این روش بر آنها فائق آیند. بر اساس نیرنگ و توطئه طراحی شده جمعی از سپاهیان جنگ آزموده خود را با شیوه جنگ و گریز به صفوف یا ران احمد بن موسی علیه السلام گسیل داشت و به آنها دستور داد در اولین درگیری وانمود به عقب نشینی و شکست کنند و به سوی دروازه های شهر بازگردند. یاران و برادران احمد بن موسی علیه السلام با این شیوه وارد شهر شدند.هنگامی که آنها وارد شهر شدند دشمن مکار دروازه های شهر را بست. سپاهیان قتلغ خان که از پیش در گذرگاه های شهر کمین کرده بودند یاران احمد بن موسی علیه السلام را هر کدام به وضعی و در موضعی به شهادت رساندند.
(قیام و زندگی احمد بن موسی ع ص 49 – 59)
6. شهید مظلوم
احمد بن موسی علیه السلام با تنی چند از برادران و یاران خویش تا مدتی زندگی مخفیانه ای برگزیدند دشمن در گوشه و کنار به سختی در جستجوی آنها بود. حکمران فارس جاسوسان بسیاری را برای یافتن احمدبن موسی علیه السلام گماشت. سرانجام جاسوسان محل اختفای حضرت احمد بن موسی علیه السلام و یارانش را یافتند و قتلغ خان با شمار زیادی از سپاهیان خود به آنها هجوم برد. احمد بن موسی علیه السلام شجاعانه در مقابل دشمن پایداری کرد و به دفاع از خود پرداخت . دشمن چون دید از عهده او برنمیآید از پشت بر سرش شمشیر زد .سپس خانه را خراب کرد و بدن او در زیر توده های خاک در محلی که هم اکنون مرقد و بارگاه است پنهان شد.
(آثارالعجم ص 445 – فارسنامه ناصری ص 54 – شبهای پیشاور ص 119 )
7. حضرت شاهچراغ علیه السلام
بنا به گفته مورخین پیدایش قبر حضرت را در عهد امیر مقرب الدین مسعودبن بدر بین سالهای 623 تا 658 می دانند
زرکوب شیرازی در شیرازنامه مینویسد (صص 196-197 ): “قبر امامزاده معصوم امیراحمد بن موسی علیه السلام در میان شهر نزدیک مسجد نو افتاده، امیر مقرب الدین مسعود بن بدر که از خاصگان و مقربان اتابک بن ابوبکر بوده عمارتی در خاطر داشت و در آن جایگاه قبری یافته اند، مکشوف گشته ، شخص مبارک او همچنان در حال اعتدال ، تغییر و تبدیل در وی تاثیر نکرده ، خاتمی که در انگشت مبارکش بود ، احتیاط فرمودند، منقش بوده به نام احمد بن موسی علیه السلام. ائمه و افاضل و عقلا و اعیان شیراز جمع گشته اند و تحقیق کردند. اتابک ابوبکر عمارتی بر آن بنا کرد…”
جنید شیرازی در توصیف جسد مبارک میگوید: هنگامی که حضرت را رویت کردند رنگ مبارک وی برنگشته و هیچ تغییری در بدن آن حضرت دیده نشده و از روی انگشتری وی که عبارت “العزه لله احمدبن موسی” بر آن نقش بود وی را شناختند. شدالازار صص 289-290
8. سومین حرم اهل بیت علیه السلام
رهبر معظم انقلاب اسلامی(مدظله العالی) در تاریخ ١٨ اردیبهشت ماه ١٣٨٧ در دیدار مسئولان اجرایی استان فارس آستان مقدس حضرت شاهچراغ(علیه السلام)را سومین حرم اهل بیت(علیه السلام) در سرتاسر ایران نامیدند.

گوشه ای از زندگینامه حضرت سید میر محمد بن موسی الکاظم (علیه السلام)
حضرت سید امیر محمدبن موسی علیه السلام معروف به “سید میر محمد عابد” از فرزندان حضرت امام موسی کاظم علیه السلام میباشد که در جوار حرم مطهر احمدبن موسی علیه السلام مدفون است. طبق منابع تاریخی و کتابهای انساب و رجال، سید میرمحمد بن موسی علیه السلام ، احمدبن موسی علیه السلام و حمزه از یک مادر هستند و مادر گرامی آنها ” امّ احمد” است. ابونصر بخاری در سرّالسلسله العلویه و ابن عنبه در عمده الطالب فی انسال آل ابی طالب، مینویسند در نَسَب و اعقاب محمدبن موسی علیه السلام هیچ اختلافی نزد علمای انساب و مورخان وجود ندارد.
حضرت سید میر محمد بن موسی علیه السلام به سبب کثرت عبادت به “میرمحمد عابد” مشهور شد. برخی نیز وی را “صالح” نامیدهاند. صاحب اعلام الوری در فضیلت و منقبت وی میآورد: ” او مردی پرهیزکار و صالح بود.”
آن حضرت قائم الیل صائم النهار، اهل فضل و صلاح و تقوی بود. در زمان خلافت مأمون عباسی به همراه شیعیان و نزدیکان اهل بیت به قصد دیدار برادرشان حضرت رضا علیه السلام از مدینه به سمت طوس حرکت میکنند. سید میرمحمد عابد علیه السلام به همراه برادرش احمد بن موسی علیه السلام وارد فارس شد که با جنگی نابرابر از سوی حاکم فارس رو به رو گردید. آنها پس از مقابله و کشمکشهایی و بعد از شهادت عدهای از بنی هاشم، به طور پراکنده در زوایایی مخفی شدند. سید میرمحمد عابد علیه السلام نیز همچون برادرش احمدبن موسی علیه السلام به زندگی مخفی روی آورد. از بررسی برخی متون به جای مانده مانند تحفه العالم فی شرح خطبه المعالم، الارشاد، الأصیلی فی أنساب الطالبیین، تنقیح المقال فی علم الرجال و اعلام الوری، روشن میشود که حضرت سید محمد عابد علیه السلام در خفا به کتابت قرآن مشغول بود و از همین طریق بندگان زیادی را آزاد کرد. همچنین او زاهدی عالم و راوی حدیث بوده است. علامه مامقانی در تنقیح المقال، وی را از جمله راویان احادیث اهل بیت میشمارد.
درباره چگونگی رحلت و یا شهادت حضرت سید میر محمد عابد، اقوال متفاوتی وجود دارد. برخی از منابع بر شهادت وی پس از جدال و کشمکش حاکم فارس با یاران احمد بن موسی علیه السلام تأکید دارند و برخی از منابع از رحلت و درگذشت وی با مرگ طبیعی حکایت میکنند. چنان که صاحب شبهای پیشاور مینویسد: “جناب سید امیر محمد عابد که در گوشه انزوا اشتغال به عبادت داشت، به أجل طبیعی از دنیا رفت. “
صاحب ریاض الأنساب نیز مینویسد که سید میر محمد بن موسی الکاظم علیه السلام از جمله برادران و همراهان شاهچراغ است. وقتی که امامزادگان را به تزویر داخل شهر شیراز کردند و تفرقه میان آنها انداختند، سید میرمحمد را در همین موضع که مدفن آن بزرگوار است نزدیک “بازار بزرگ آقا” که بازار بینالحرمین نیز میگویند شهید کردند و در همان موضع مدفون ساختند و آن بزرگوار را قدری رفیع و آثاری بدیع است.
شیخ مفید در ارشاد میفرماید:
“محمد فرزند موسیالکاظم علیه السلام بزرگوار و صاحب شخصیت، بخشش، خیر و نیکی میبود. خبر داده است مرا ابومحمد، حسن فرزند محمد فرزند یحیی. او گفت: بیان کرده است برایم جدم بر اینکه هاشمیه کنیز رقیه دختر موسی بن جعفر علیه السلام و خواهر محمدبن موسی گفته است: محمد فرزند موسی علیه السلام دائم الوضو میبود و اکثر اوقات را به نماز میگذرانید. ساعات شب او در تجدید وضو و یا در اقامه نماز به سر میبرد زیرا پیوسته شنیده میشد صدای ریزش آب وضو که به صورت میریخت. مقداری از شب را به نماز اشتغال داشت، پس ساعتی ساکت و آرام شده باز برمیخواست و صدای ریختن آب جهت تجدید وضو به گوش میرسید و به نماز میایستاد و این جریان همچنان تا صبح ادامه داشت و چون آن حضرت را ملاقات میکردم بلافاصله به یادم میآمد قول خدای تعالی را که میفرماید: صاحبان تقوی را عادت چنین است که کمی از شب را خوابیده و بعد از آن به عبادت و بندگی پروردگار خود میپردازند.”
آشکار شدن قبر مبارک حضرت محمدبن موسی علیه السلام
حدود سنه 725 ه.ق. میرزا عنایت الله دستغیب رضوانالله علیه نوری در خانه خویش مشاهده میکند و بعد از جستجو به لوح قبری برمیخورد و مشخص میشود که جسد مطهر حضرت سید امیرمحمد در این خانه مدفون است. میرزا عنایتالله دستغیب بانی بارگاه این بزرگوار میشود و چندین خانه از اطراف خریده و آن را توسعه میدهد و بعد هم مقداری املاک بر آن وقف مینماید.
در برخی از منابع آمده است که قبر مطهر محمدبن موسی علیه السلام همچون دیگر برادرانش سالها مخفی بود تا اینکه در زمان ” اتابک بن سعد زنگی” در محله “باغ قتلغ” در همان محلی که حضرت احمدبن موسی علیه السلام به شهادت رسیده بود قبر ایشان نیز آشکار شد.
در عهد نادرشاه افشار، به حکم وی، این بقعه مرمت شده است. بارگاه حضرت سید میرمحمد علیه السلام ، در قسمت شرقی حرم مطهر احمدبن موسی علیه السلام واقع است. در سال 1296 ه. ق. به دست سلطان نادر خان و پس از او در سال 1306 ه.ق. به دستور شاهزاده اویس میرزا فرزند فرهاد میرزا ( عموی ناصرالدین شاه) ضریحی زیبا از نقره ساختند و بر روی قبر مطهر محمدبن موسی علیه السلام نصب نمودند. مرحوم فرهنگ اشعاری سروده که بر نقره نقش است و با خط نستعلیق بسیار عالی کتابت مرحوم “میرزا علیرضا حسینی” نوشته شده است. صحن بارگاه این امامزاده والامقام همچون صحن و بیوتات حرم احمدبن موسی با چینشی هنرمندانه آیینه کاری شده است. خطاطان هنرمند با خطوط نسخ و ثلث جلوه معنوی دیگری به حرم مطهر محمدبن موسی علیه السلام بخشیدهاند. مرحوم فرهنگ شاعر وقت، ماده تاریخ ساخت ضریح اهدایی شاهزاده را به نظم کشیده و هنرمندان نیز ماده تاریخ را بر ضریح نقرهای منقّش کردند.
بقعه مطهره سید امیر محمد مضجع آن حضرت است. در کتاب شدالازار در شرح حال آن حضرت چنین آمده است:
“مقبره حضرت سید امیرمحمد برادر حضرت امیراحمد زیارتگاهی پر برکت و عالی مرتبه دارد که محل وثوق و اعتماد مردم جهت نیایش به درگاه پروردگار میباشد. مهتران نیکوکار و راستکاران پرهیزگار آنجا سکونت میگزینند و بر مرقد مبارکش پیمان میبندند و رجال الغیب برای نزدیکی به خداوند متعال بر آن تربت شریف حضور مییابند. تاریخ آن را میتوان با توجه به تاریخ برادرش احمدبن موسی علیه السلام با تتبع و دقت به دست آورد.”
6 دیدگاه دربارهٔ «زندگینامه حضرت احمدبن موسی الکاظم علیه السلام»
باعرض سلام وادب واحترام
بسیارعالی سرگذشت حضرت شاهچراغ علیه السلام وبرادرگرامیشان رابیان نمودید
اطلاعات جامع وکاملی بود
باتشکرازهمه دست اندرکاران
التماس دعای فرج
با سلام ،بسیار عالی مفید و مختصر از دست اندرکاران سپاسگزاریم
سلام بسیار عالی وپر محتوا بود واستفاده کردیم
سلام وعرض ادب به همه شما عزیزان ودست اندرکاران
واقعا مطالب عالی وآموزنده بود، خدا لعنت کنه قاتلین اهل بیت وامام زادگان عظیم الشان
تشکر از همه شما عزیزان
التماس دعا. اللهم عجل لولیک الفرج
سلام و درود بسیار زیبا بود
با عرض ادب واحترام خدمت همه عاشقان به خاندان عصمت وطهارت سلام علیکم
اینجانب یکی از روایتگران ومبلغین حرم احمدی ومحمدی ع هستم بسیار جامع وکامل سخن گفته شده بود درباره این بزرگواران وبسیار دلنشین وروان بود و خیلی استفاده بردیم وان شا الله اجرتون به بصاحب این خانه بهشتی باشد . خادمه حرم عطاریان