در روایتى از امام صادق(علیه السلام) اشاره به دهها نوع از این مفاسد که قسمتى از آن جنبه‌ی اجتماعى و سیاسى و قسمتى جنبه‌ی اخلاقى دارد شده است که مطالعه‌ی آن انسان را عمیقاً در فکر فرو مى‌برد.
ما ذیلاً قسمتى از متن روایات مزبور را با تلخیص، و سپس ترجمه‌ی آن را براى آنها که به ادبیّات عرب آشنائى کامل ندارند مى‌آوریم:
قال الصّادق(علیه السلام) لبعض اصحابه:
١. اذا رایت الجور قد شمل البلاد
٢. اذا رایت القرآن قدخلق و احدث ما لیس فیه و وجه على الاهواء
٣. اذا رایت الدّین قد انکفى کما ینکفى الاناء
٤. اذا رایت اهل الباطل قد استعلوا على الحق
٥. اذا رایت الرجال قد اکتفى بالرجال والنساء بالنساء!
٦. اذا رایت المؤمن صامتاً!
٧. اذا رایت الصغیر یستحقر بالکبیر
٨. اذا رایت الاحارم قد تقطعت
٩. اذا رایت الثناء قد کثر
١٠. اذا رایت الخمور تشرب علانیة
١١. اذا رایت سبیل الخیر منقطعا و سبیل الشرمسلوکا
١. اذا رایت الحلال یحرم و الحرام یحلل
١٣. اذا رایت الدین بالرأى
١٤. اذا رایت المؤمن لایستطیع ان ینکر الا بقلبه
١٥. و رأیت العظیم من المال ینفق فى سخط الله
١٦. و رأیت الولات یرتشون فى الحکم!
١٧. و رأیت الولایة قبالة لمن زاد!
١٨. و رأیت الرجل یاکل من کسب امرأته من الفجور!
١٩. و رأیت القمار قد ظهر
٢٠. و رأیت الملاهى قد ظهرت یمربها لایمنع احد احداً، ولایجترء احد على منعها.
٢١. و رأیت القران قد ثقل على الناس استماعه و خف على الناس استماع الباطل.
٢٢. و رأیت الجاریکرم الجار خوفاً من لسانه!
٢٣. و رأیت المساجد قد زخرفت!
٢٤. و رأیت طلب الحج لغیر الله
٢٥. و رأیت قلوب الناس قد قست!
٢٦. و رأیت الناس مع من غلب!
٢٧. و رأیت طالب الحلال یذم وطالب الحرام یمدح!
٢٨. و رأیت المعازف ظاهرة فى الحرمین
٢٩. و رأیت الرجل یأمر بالمعروف و ینهى عن المنکر، فیقوم الیه من ینصحه فیقول هذا عنک موضوع!
٣٠. و رأیت المساجد محتشیة ممن لایخاف الله!
٣١. و رأیت الناس همهم فى بطونهم و فروجهم!
٣٢. و رأیت الدنیا مقبلة الیهم
٣٣. و رأیت النساء یبذلن انفسهن لاهل الکفر
٣٤. و رأیت اعلام الحق قد درست
٣٥. و رأیت الحرب قد ادیل من العمران!
٣٦. و رأیت الرجل معیشته من بخس المکیال و المیزان
٣٧. و رأیت الرجل عنده المال الکثیر لم یزکه منذ ملکه
٣٨. و رأیت الرجل یمسى نشوان و یصبح سکران
٣٩. و رأیت الناس ینظر بعضهم الى بعض، و یقتدون باهل الشرور!
٤٠. و رأیت کل عام یحدث فیه من الشرو البدعة اکثر مما کان!
٤١. و رأیت الخلق والمجالس لایتابعون الا الاغنیاء
٤٢. و رأیت یتسافدون کما تتسافد البهائم!
٤٣. و رأیت الرجل ینفق الکثیر فى غیر طاعة الله و یمنع الیسیر فى طاعة الله.
٤٤. و رأیت الرجل اذا مر به یوم لم یکسب فیه الذنب العظیم…حزیناً!
٤٥. و رأیت النساء قد غلبن على الملک و غلبن على کل امر
٤٦. و رأیت ریاح المنافقین دائمة و ریاح اهل الحق لاتحرک
٤٧. و رأیت القضاة یقضون بخلاف ما امرالله
٤٨. و رأیت المنابر یؤمر علیها بالتقوى، ولا یعمل القائل بما یأمر!
٤٩. و رأیت الصلوة قد استخف باوقاتها
٥٠. و رأیت الصدقة بالشفاعة لایراد بها وجه الله…
فکن على حذر و اطلب الى الله النجاة[٢]
ترجمه:
امام صادق(علیه السلام) به یکى از یاران خود گفت:
١. هنگامى که ببینى ظلم و ستم، همه جا فراگیر شده؛
٢. هنگامى که ببینى قرآن فرسوده و بدعتهایى از روى هوا و هوس در مفاهیم آن آمده؛
٣. هنگامى که ببینى آئین خدا (عملاً) بى محتوا شده همانند ظرفى که آن را واژگون سازند؛
٤. هنگامى که ببینى اهل باطل بر اهل حق پیشى گرفته‌اند؛
٥. هنگامى که ببینى مردان به مردان و زنان به زنان قناعت کنند؛
٦. هنگامى که ببینى افراد با ایمان سکوت اختیار کرده‌اند؛
٧. هنگامى که ببینى کوچکترها احترام بزرگترها را رعایت نمى‌کنند؛
٨. هنگامى که ببینى پیوند خویشاوندى بریده شده؛
٩. هنگامى که ببینى مدّاحى و چاپلوسى فراوان شده؛
١٠. هنگامى که ببینى آشکارا شراب نوشیده شود؛
١١. هنگامى که ببینى راههاى خیر منقطع و راههاى شر مورد توجّه قرار گرفته؛
١٢. هنگامى که ببینى حلال تحریم شود؛ و حرام مجاز شمرده شود؛
١٣. هنگامى که ببینى قوانین و فرمانهاى دینى طبق تمایلات اشخاص تفسیر گردد؛
١٤. هنگامى که ببینى از افراد با ایمان چنان سلب آزادى شود که جز با دل نتوانند ابراز تنفّر کنند؛
١٥. هنگامى که ببینى سرمایه‌هاى عظیم در راه خشم خدا (و فساد و ابتذال و ویرانى) صرف گردد؛
١٦. هنگامى که ببینى رشوه‌خوارى در میان کارکنان دولت رایج گردد؛
١٧. هنگامى که ببینى پستهاى حسّاس به مزایده گذارده شود؛
١٨. هنگامى که ببینى (بعضى از) مردان از خودفروشى زنان خود، ارتزاق کنند؛
١٩. هنگامى که ببینى قمار آشکار گردد (حتّى در پناه قانون)؛
٢٠. هنگامى که ببینى سرگرمیهاى ناسالم چنان رواج پیدا کند که هیچکس جرأت جلوگیرى از آن نداشته باشد؛
٢١. هنگامى که ببینى شنیدن حقایق قرآن بر مردم گران آید امّا شنیدن باطل سهل و آسان؛
٢٢. هنگامى که ببینى همسایه، همسایه‌ی خود را از ترس زبانش احترام مى‌کند؛
٢٣. هنگامى که ببینى مساجد را به زیورها بیارایند؛
٢٤. هنگامى که ببینى براى غیر خدا به حجّ خانه خدا بشتابند؛
٢٥. هنگامى که ببینى مردم سنگدل شوند (و عواطف بمیرد)؛
٢٦. هنگامى که ببینى مردم طرفدار کسى باشند که پیروز است (خواه بر حق باشد یا باطل)؛
٢٧. هنگامى که ببینى آنها که به دنبال حلال هستند نکوهش شوند و آنها که به دنبال حرامند مدح؛
٢٨. هنگامى که ببینى آلات لهو و لعب (حتّى) در مکّه و مدینه آشکار گردد؛
٢٩. هنگامى که ببینى اگر کسى اقدام به امر به معروف و نهى از منکر کند به او توصیه مى‌کنند که این کار وظیفه‌ی تو نیست؛
٣٠. هنگامى که ببینى مساجد پر از کسانى است که از خدا نمى‌ترسد؛
٣١. هنگامى که ببینى تمام همّت مردم شکم و فرجشان است؛
٣٢. هنگامى که ببینى امکانات مادّى و دنیوى فراوان مى‌گردد و دنیا به مردم روى مى‌کند؛
٣٣. هنگامى که ببینى زنان خود را در اختیار افراد بى‌ایمان مى‌گذارند؛
٣٤. هنگامى که ببینى پرچمهاى حق پرستى فرسوده و کهنه مى‌گردد؛
٣٥. هنگامى که ببینى ویرانگرى (به وسیله‌ی جنگها) بر عمران و آبادى پیشى مى‌گیرد.
٣٦. هنگامى که ببینى در آمد زندگى بعضى تنها از طریق کم فروشى مى‌شود؛
٣٧. هنگامى که ببینى کسانى هستند با سرمایه‌ی فراوان در حالى که در عمرشان حتّى یک مرتبه هم زکات نپرداخته‌اند.
٣٨. هنگامى که ببینى مردم عصرها در حال نشئه و صبحگاهان مستند؛
٣٩. هنگامى که ببینى مردم همه به یکدیگر نگاه مى‌کنند و از فاسدان شرور تقلید مى‌نمایند؛
٤٠. هنگامى که ببینى هر سال فساد و بدعتى نو، پیدا مى‌شود؛
٤١. هنگامى که ببینى مردم و محافل همه پیرو ثروتمندان خود خواه مى‌شوند؛
٤٢. هنگامى که ببینى در حضور جمع، همانند بهائم مرتکب اعمال جنسى مى‌شوند؛
٤٣. هنگامى که ببینى اموال زیاد در غیر راه خدا صرف مى‌کنند امّا در راه خدا از کمى مضایقه دارند؛
٤٤. هنگامى که ببینى افرادى پیدا مى‌شوند که اگر یک روز گناه کبیره‌اى انجام ندهند غمگینند؛
٤٥. هنگامى که ببینى حکومت به دست زنان مى‌افتد؛
٤٦. هنگامى که ببینى نسیمها به سود منافقان می‌وزد و هیچ جریانى به سود افراد با ایمان نیست؛
٤٧. هنگامى که ببینى دادرسان بر خلاف فرمان خدا قضاوت مى‌کنند؛
٤٨. هنگامى که ببینى بر فراز منابر دعوت به تقوا مى‌شود ولى دعوت کننده خود به آن عمل نمى‌کند؛
٤٩. هنگامى که ببینى مردم نسبت به وقت نماز بى‌اعتنا مى‌شوند؛
٥٠. هنگامى که ببینى حتّى کمک به نیازمندان با توصیه و پارتى بازى صورت مى‌گیرد، نه براى خدا؛
… در چنین زمانى مراقب خویش باش و از خدا تقاضاى نجات و رهایى از این وضع ناهنجار کن! (که فرج نزدیک است!)

منبع حدیث : . بحارالانوار، ج ٥٢، ص ٢٥٦ تا ٢٦٠. منبع متن

منبع سایت حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی

فراگیر شدن ظلم و فساد در آخر الزمان

نخستین نشانه اى که با مشاهده آن مى توان نزدیک شدن هر انقلابى ـ از جمله این انقلاب بزرگ را ـ پیش بینى کرد گسترش ظلم و جور و فساد و تجاوز به حقوق دگران و انواع مفاسد اجتماعى و انحرافات اخلاقى است که خود عامل توسعه فساد در جامعه است.
طبیعى است فشار که از حد گذشت انفجار رخ مى دهد، زیرا انفجارهاى اجتماعى همانند انفجارهاى میکانیکى به دنبال فشارهاى شدید و زاید از حدّ است.
گسترش دامنه هاى ظلم و فساد وسیله ضحّاکان هر زمان بذرهاى انقلاب را آبیارى مى کند، و کاوه هاى آهنگر را در کنار کوره هاى آتش پرورش مى دهد؛ کم کم بحران اوج مى گیرد و لحظه انقلاب نزدیک مى گردد.
در مورد نزدیک شدن انقلاب بزرگ جهانى و ظهور مصلح بزرگ مهدى نیز مسأله همین گونه است.
منتها هیچ لزومى ندارد که مانند افرادى منفى باف به فکر توسعه فساد و ظلم بیشتر بیفتیم، بلکه با توجّه به وجود مفاسد در مقیاس وسیع و به حدّ کافى باید در ساختن خود و دیگران و یک گروه نیرومند شایسته و شجاع و آگاه که پرچمدار انقلاب باشد کوشش کنیم.
به هر حال، این موضوع در بسیارى از روایات اسلامى تحت عنوان «کما ملئت ظلماً و جوراً»؛ (همانگونه که جهان از ظلم و جور پر شده باشد» آمده است.
عین این تعبیر در بسیارى از احادیث که در منابع شیعه و اهل سنّت آمده دیده مى شود.
و از مجموع آنها استفاده مى شود که از روشنترین نشانه هاى این انقلاب همین موضوع است.
به هر حال، ظهور این نشانه ها به تنهایى شرط تحقّق یافتن آن انقلاب بزرگ نیست؛ بلکه مقدّمه اى است براى بیدار ساختن اندیشه ها؛ شلاّق هائى است براى بیدارى ارواح خفته و خواب آلود؛ وزمینه اى است براى فراهم شدن آمادگیهاى اجتماعى و روانى.
جهانیان خواه ناخواه مجبور به تجزیه و تحلیل ریشه هاى این ناهنجاریها و همچنین نتایج و عواقب آنها خواهند شد و این یک خودآگاهى عمومى را پایه گذارى مى کند و در پرتو آن یقین مى کنند که ادامه وضع کنونى امکان پذیر نیست؛ بلکه انقلابى باید کرد.
انقلابى در تمام زمینه ها براى بنیانگذارى یک نظام عادلانه الهى و مردمى.
ذکر این نکته نیز کاملا ضرورى است که لزومى ندارد که این مفاسد در تمام نقاط جهان آشکار گردد؛ و اگر محیطهاى کوچکى پاک باشند این شرط حاصل نباشد؛ بلکه معیار، چهره نوعى مردم جهان است خواه در شرق باشد یا غرب؛ و به تعبیر دیگر، این حکم مانند بسیارى از احکام بر اساس روش غالب است.(1)

(1). گردآوری از کتاب: حکومت جهانی مهدی، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى، انتشارات نسل جوان‏، قم، 1390ش، نوبت هشتم، ص 160.

منبع دوم کلیک کنید

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *